|

رسوایی مدیریتی ؛ بحران آب از آسمان نیست

بارش‌های سیل‌آسای اخیر، پرده از بزرگترین تناقض مدیریتی ایران برداشت: کشوری که هم‌زمان دچار سیل ویرانگر و کمبود مزمن آب است. ناتوانی در مهار و ذخیره‌سازی آب‌های سطحی، ناشی از تخریب ظرفیت جذب خاک و نبود یک نگاه یکپارچه به منابع آبی، نشان داد که بحران ایران ریشه در کمبود باران ندارد، بلکه در فقدان یک “مدیریت هوشمند” است.
اقتصاد رسوایی مدیریتی ؛ بحران آب از آسمان نیست
فهرست محتوا

بحران آب: بارش‌های گسترده اخیر به‌جای آنکه به فرصتی برای جبران کسری منابع آبی تبدیل شوند، در بسیاری از مناطق به سیلاب و خسارت انجامیدند. مسئله اصلی نه کمبود بارندگی، بلکه ضعف ساختاری در مدیریت آب، تخریب ظرفیت‌های طبیعی جذب، و نبود نگاه بلندمدت به ذخیره‌سازی و بهره‌برداری از آب‌های سطحی است؛ بحرانی که هم‌زمان کم‌آبی و سیلاب را به کشور تحمیل کرده است.

بارندگی هست، مدیریت نیست


بارش‌های اخیر نشان داد مشکل کشور نه فقدان باران، بلکه ناتوانی در هدایت و ذخیره آن است. بخش عمده‌ای از آب ناشی از بارندگی، بدون آنکه وارد چرخه مصرف یا تغذیه سفره‌های زیرزمینی شود، به روان‌آب و سیلاب تبدیل می‌شود و از دسترس خارج می‌گردد. این تناقض، ریشه در سال‌ها بی‌توجهی به مدیریت یکپارچه منابع آب دارد.

تخریب ظرفیت طبیعی خاک


برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی طی دهه‌های گذشته، ساختار طبیعی خاک را تضعیف کرده است. تخلیه سفره‌ها باعث از بین رفتن خلل‌وفرج زمین شده؛ به‌گونه‌ای که خاک دیگر توان جذب آب را ندارد. نتیجه آن است که بارش‌های شدید، به‌جای نفوذ تدریجی، به سیلاب‌های مخرب تبدیل می‌شوند.

هم‌زمانی سیلاب و کم‌آبی؛ یک تناقض ظاهری


در بسیاری از مناطق کشور، سیلاب و کم‌آبی به‌طور هم‌زمان رخ می‌دهد. این پدیده نه یک اتفاق طبیعی، بلکه حاصل مدیریت نادرست است. وقتی آب‌های سطحی مهار و ذخیره نمی‌شوند، مناطق بالادست با خسارت سیل مواجه می‌شوند و مناطق دیگر همچنان با تنش آبی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

سدسازی؛ ابزار یا مسکن؟


سدسازی به‌خودی‌خود راه‌حل یا مشکل نیست؛ مسئله، شیوه و هدف استفاده از آن است. اجرای پروژه‌ها بدون ارزیابی‌های اکولوژیک و نگاه بلندمدت، می‌تواند به خشک‌شدن تالاب‌ها، تغییر مسیرهای طبیعی آب و تشدید بحران‌های زیست‌محیطی منجر شود. تجربه برخی حوضه‌های آبی کشور نشان داده که نگاه کوتاه‌مدت، هزینه‌های بلندمدت سنگینی به‌همراه دارد.

آب هست، اما از دست می‌رود


در جنوب کشور، بخش بزرگی از آب‌های سطحی بدون استفاده مؤثر به دریا می‌ریزد، در حالی که هم‌زمان پروژه‌های پرهزینه انتقال آب مطرح می‌شود. این چرخه معیوب، نتیجه نبود برنامه‌ریزی جامع برای ذخیره‌سازی و استفاده محلی از منابع آبی است.

رودخانه‌ها؛ مسیرهای مسدودشده حیات


تغییر کاربری حریم رودخانه‌ها، ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه و برداشت‌های غیراصولی، مسیر طبیعی جریان آب را مختل کرده است. در چنین شرایطی، رودخانه‌ها توان مهار و هدایت آب را از دست می‌دهند و کوچک‌ترین بارش شدید، به بحران تبدیل می‌شود.

تغییر اقلیم و ضرورت بازنگری


الگوی بارش‌ها تغییر کرده است؛ باران‌های کوتاه، شدید و نامنظم جای بارش‌های آرام و پیوسته را گرفته‌اند. مدیریت آب کشور هنوز با الگوهای قدیمی تنظیم شده و با این واقعیت جدید همخوانی ندارد. ادامه این شکاف، هزینه‌های اقتصادی و زیست‌محیطی را تشدید خواهد کرد.

اصلاح الگوی مصرف؛ حلقه مفقوده


بیش از ۹۰ درصد مصرف آب کشور در بخش کشاورزی انجام می‌شود. بدون اصلاح الگوی کشت، ارتقای بهره‌وری و توسعه فناوری‌های نوین آبیاری، هیچ برنامه ذخیره‌سازی پایداری موفق نخواهد شد. مدیریت آب، تنها با افزایش عرضه حل نمی‌شود؛ کنترل و بهینه‌سازی مصرف، بخش جدایی‌ناپذیر آن است.

بارش‌های اخیر یک هشدار جدی بود؛ هشداری که نشان می‌دهد بحران آب ایران بیش از آنکه اقلیمی باشد، مدیریتی است. تا زمانی که نگاه کوتاه‌مدت، تصمیم‌گیری‌های جزیره‌ای و بی‌توجهی به ظرفیت‌های طبیعی ادامه داشته باشد، هر باران می‌تواند هم‌زمان نعمت و تهدید باشد. اصلاح ساختاری مدیریت آب، تنها راه تبدیل بارندگی‌ها به فرصت پایدار است.

این گزارش بر پایه بررسی‌های تحریریه اطلاع باما و مرور داده‌های منتشرشده در رسانه‌های کشور تنظیم شده است./اطلاع باما

رسوایی مدیریتی ؛ بحران آب از آسمان نیست
کد خبر: ۷۰۰۸۶۶
۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۰
ارسال نظر

آخرین اخبار